- مخالفت مسلحانه: جندالله
در 20 فوریه 2007، «جنبش مقاومت مردم ایران» (سابقا جندالله ایران) در یك بیانیه عمومی اظهار داشت كه این گروه:
« یك سازمان دفاعی است كه برای مبارزه در راه آزادی و دموكراسی در ایران و محافظت از مردم بلوچ و سایر اقلیتهای مذهبی و قومی تشكیل شده است. هدف ما تغییر رژیم حاضر و استقرار یك نظام جدید در ایران است كه هر ایرانی در آن از امكانات و حقوق برابر برخوردار باشد. ما تعهد كردهایم كه اعلامیه جهانی حقوق بشر و همه میثاقها و قطعنامههای سازمان ملل را بپذیریم. ما فقط در دفاع از خود عمل میكنیم و هرگاه كه رژیم ایران یك ایرانی بیگناه را بكشد، ما بر اساس تمامی میثاقهای سازمان ملل كه به مردم و ملتها اجازه میدهد در برابر تجاوز و نسلكشی از خود دفاع كنند عمل میكنیم... ما تلاش میكنیم كه رژیم ایران را واداریم تا از سیاستهای خشن خود علیه مردم بلوچ و سایر شهروندان ایرانی دست بردارد. ما برای قطع تبعیض، خشونت، بیعدالتی، فساد و تصفیه قومی در ایران مبارزه میكنیم.»1
بیانیه منكر هرگونه رابطه گروه با حكومتهای خارجی یا گروههای اسلامگرا مانند القاعده یا طالبان شده است ، و دریافت كمك مالی، تسلیحاتی یا آموزشی از منابع خارجی را تكذیب كرده است.
عفو بینالملل، اما، به این نكته توجه دارد كه به رغم بیانیههای جندالله در مورد انگیزهها و ادعاهای آن در مورد رعایت قوانین بینالملل، این گروه به اعتراف خود (نگاه کنید به بخش 1- 3 در پایین) تعدیات فاحشی از قبیل گروگانگیری، كشتن گروگانها و حمله علیه اهداف غیر نظامی مانند دفتر استاندار در زاهدان را مرتكب شده است. عفو بینالملل گروگانگیری، كشتن گروگانها و شكنجه و بدرفتاری و همچنین حمله علیه غیر نظامیان و حملات بیملاحظه را بدون هیچ قید و شرط، و صرف نظر از انگیزه مرتكبان آن و هر توجیهی كه برای این كارهای خود ارائه كنند، محكوم میكند. تحت قوانین بینالمللی، و به دید عفو بینالملل، هیچ چیز هرگز نمیتواند این اعمال را توجیه كند. این اعمال همیشه غیر قانونی و نادرستاند و باید خاتمه یابند.
1ـ 3- حملات جندالله
از ژوئن 2005، و ظاهرا در حمایت از خواستهای مبنی بر این كه مقامات كشوری باید تعدادی از اعضای جندالله و سایر افراد وابسته به اقلیت بلوچ را از بازداشت یا زندان آزاد كنند، تقریبا 20 نفر از مأموران ایرانی به وسیله جندالله گروگان گرفته شدهاند. برخی از آنان بعدا كشته و برخی دیگر آزاد شدهاند. افراد دیگری از مقامات به قرار اطلاع پس از دستگیری بلافاصله كشته شدهاند كه دروغ بودن ادعاهای جندالله مبنی بر رعایت حقوق بشر را نشان میدهد.
در سال 2005، تلویزیون العربیه مستقر در امارات متحده عربی گزارش داد كه جندالله مدعی شده است كه یك مقام اطلاعاتی ایرانی به نام شهاب منصوری را در 20 ژوئن 2005 دستگیر كرده است. در 12 ژوئیه، گزارش شد كه این گروه یك فیلم ویدئویی از قتل او را پخش كرده است.2 در دسامبر 2005، به فاصله كوتاهی پس از یك حمله به یك كاروان اتومبیل حامل مقامات كه دو نفر در جریان آن كشته شدند،3 دست كم هشت پلیس ایرانی به وسیله جندالله اسیر شدند.4 بنا به گزارش، دست كم یكی از آنان - سروان عباس نامجو كه ظاهرا مأمور مرزی بوده است - در ژانویه 2006 كشته شده و بقیه بعدا آزاد شدهاند. همچنین سه تبعه تركیه در دسامبر 2005 ربوده شدند كه بنا به گزارشها ممکن است جندالله مسئول این كار بوده باشد. این سه تن بعدا آزاد شدند5.
جندالله همچنین مسئولیت آن چه را كه در ایران به «واقعه تاسوكی» مشهور شده به عهده گرفته است. در 16 مارس 2006، اعضای جندالله به یك كاروان اتومبیل نزدیك شهر تاسوكی در منطقه سیستان حمله كردند و تعدادی از مقامات ایرانی را به اسارت گرفتند. 23 تن از مقامات به عنوان غیر بلوچ از دیگران جدا و در كنار جاده كشته شدند. هفت نفر دیگر به گروگان گرفته شدند، كه دو تن از آنان -- یك افسر سپاه پاسداران انقلاب به نام احمد زاهد شیخی و رییس یگان ویژه سپاه پاسداران انقلاب (اطلاعات) به نام سرهنگ حمیدرضا كاوه بیرجندی6 -- در ماههای آوریل و مه 2006 كشته شدند. فیلمهای ویدیویی كه ادعا شده گروگانها و كارتهای شناسایی آنان را نشان میدهد در 21 مارس 2006 به تلویزیون الجزیره فرستاده شد و فیلمهای دیگری كه ظاهرا كشتن احمد زاهد شیخی و سرهنگ كاوه بیرجندی را نشان میدهد بعدا پخش شده است. ولی، وزیر كشور مصطفی پورمحمدی این امر را كه تصاویر مربوط به سرهنگ باشد تكذیب كرد و آن را متعلق به «گروگانی قدیمی» دانست كه قبلا كشته شده است.7 علی پورشمسیان، معاون رییس بخش حراست هلال احمر ایران كه یكی از كسانی بوده كه در «واقعه تاسوكی» گروگان گرفته شده بود، پس از آزادی خود در اوت 2006 گفت كه احمد زاهد شیخی و سرهنگ كاوه بیرجندی هنوز زندهاند و به عنوان گروگان نگه داشته شدهاند. او گفت كه چهار نفر دیگر از گروگانهای «تاسوكی» آزاد شدهاند.8 ولی در آوریل 2007، روزنامه رسمی ایران گزارش داد كه چهار تن از گروگانهای «تاسوكی» كشته و سه تن آزاد شدهاند9.
جندالله همچنین به داشتن مسئولیت برای یك واقعه دیگر در 13 مه 2006 متهم شده است، كه در جریان حملهای در جاده كرمان به بم در استان كرمان، 12 نفر كشته شدند و همه آنان بنا بر گزارش غیر نظامی بودهاند. مهاجمان كه لباس بلوچی و یونیفورم پلیس به تن داشتند، 11 نفر را پس از كشاندن آنان به بیرون از اتومبیلهایشان كشتند و یك نفر دیگر را كه با اتومبیلی از آن جا رد میشد و نایستاده بود نیز كشتند. آنان همچنین پسری 11 یا 12 ساله را به یك تیر برق بستند و او را واداشتند كه صحنه كشتن را تماشا كند. مقامات ایرانی و از جمله امیررضا سواری، رییس دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی و سردار اسكندر مؤمنی معاون نیروی انتظامی بعدا جندالله را به این حمله متهم كردند،10 ولی جندالله آن را تكذیب كرده است. عفو بینالملل در دسامبر 2006 از مقامات ایران در مورد هر تحقیق رسمی كه در مورد این واقعه صورت گرفته توضیح خواست، ولی تا اوت 2007 پاسخی دریافت نكرده است.
در 14 دسامبر 2006، یك روز پیش از انتخابات سرتاسری مجلس خبرگان و انتخابات شوراهای محلی، بمبی در یك اتومبیل جلو دفتر استانداری سیستان و بلوچستان در زاهدان منفجر شد و باعث مرگ صاحب اتومبیل گردید كه به قرار اطلاع ربوده شده بود، و كمی هم به ساختمان استانداری آسیب زد. جندالله مسئولیت این حمله را به عهده گرفته است. به فاصله كوتاهی پس از آن، به قرار اطلاع، بمب دیگری در یك سطل زباله جلو دانشگاه زاهدان منفجر شد و یك دانشجو را زخمی كرد. مقامات دولتی جندالله را مسئول آن دانستند، ولی جندالله مسئولیت خود را منكر شده است.
در 14 فوریه 2007، اتومبیلی حاوی بمب یك اتوبوس حامل سپاهیان پاسدار و دیگران را منفجر كرد و دست كم 14 نفر از آنان را كشت و تقریبا 30 نفر را مجروح كرد. مسئولیت این حمله را كه از سوی دبیر كل سازمان ملل، بان كی مون محكوم شد11 بعدا جندالله به عهده گرفت. این گروه ظاهرا گفته است كه حمله به تلافی اعدام چندین نفر از اعضای اقلیت عرب اهوازی،12 كه در دادگاههایی ناعادلانه به اتهام بمبگذاری در استان خوزستان در سال 2005 محکوم شده بودند، صورت گرفته است.13 دو روز بعد، بمب دیگری در زاهنان منفجر شد كه جراحتی به دنبال نداشت.
در 27 فوریه 2007، پس از یك درگیری مسلحانه بین اعضای جندالله و نیروهای امنیتی در استان سیستان و بلوچستان، این گروه چهار پلیس ایرانی را به گروگان گرفت. گزارش شده است كه سه تن در حمله نیروهای امنیتی پاكستان به ساختمانی در بولدا در پاكستان در 23 مارس آزاد شدند. آنان گفتند كه نفر چهارم چند روز پیشتر به وسیله جندالله كشته شده است.14
عفو بینالملل گروگانگیری و كشتن گروگانها را، چه به وسیله نیروهای حكومتی یا به دست گروههای مسلح صورت بگیرد، کاملا محكوم میكند. این اعمال نقض شدید قوانین بینالمللی بشمار میرود. این سازمان همچنین با هر نوع حمله عمدی به غیر نظامیان، حملات بیملاحظه و حملات بیتناسب مخالف است.
گروههای مسلح و قوانین بینالمللی
مخالفت عفو بینالملل با خشونتهای گروههای مسلح در اصول و ارزشهای احترام به حقوق و حیثیت بشری برای همه و اصول قوانین انساندوستانه بینالمللی (international humanitarian law - IHL) ریشه دارد. قوانین حقوق بشر عموما در مورد گروههای مسلح (كه امضاكننده پیمانهای حقوق بشری نیستند) مستقیما مصداق پیدا نمیكند. قوانین انساندوستانه بینالمللی كه میتوانند در مورد گروههای مسلح به كار گرفته شود، استانداردهایی برای رفتار انسانی تعیین میكنند كه در مورد همه طرفهای درگیریهای مسلحانه قابلیت كاربرد دارند. به بیان كمیته بینالمللی صلیب سرخ، كه بالاترین مرجع قوانین انساندوستانه بینالمللی بشمار میرود، «هرجا كه نیروهای مسلح به كار گرفته میشود، گزینههای وسیله و روش نامحدود نیست». این قانون اولیه صریحا در تعدادی از پیمانهای قوانین بینالمللی منعكس شده است. اصل 3 مشترك در چهار میثاق 1949 ژنو و پروتکُل 2 اضافی آنها اسنادی هستند كه مستقیما به برخوردهای نظامی غیر بینالمللی مربوط میشود، كه گروههای مسلح معمولا در این چهارچوب عمل میكنند. این پیمانها به طور فزایندهای با قوانین معمولی بینالمللی تكمیل شدهاند. بررسی كارشناسانه صلیب سرخ جهانی از قوانین انساندوستانه بینالمللی معمول به این نتیجه رسیده است كه بسیاری از مقررات این قوانین كه در مورد درگیریهای بینالمللی تدوین شده است اكنون درگیریهای غیر بینالمللی را نیز شامل میشود. این مقررات، ممنوعیت حمله به غیرنظامیان، و حملات بیملاحظه و بیتناسب را در بر میگیرد.
در مواردی كه به حد درگیری نظامی نمیرسد، عفو بینالملل از گروههای مسلح میخواهد كه اصول بنیادین انسانی مستخرج از قوانین انساندوستانه بینالمللی را رعایت كنند. بر این اساس، عفو بینالملل خشونتهای فاحش گروههای مسلح، از جمله حملاتی كه غیر نظامیان را هدف قرار میدهد، حملات بیملاحظه و بیتناسب، شكنجه و سایر بدرفتاریها، گروگانگیری، و كشتن اسیران را محكوم میكند.
1 http://jonbeshmardom.blogspot.com/2007/03/statement-of-peoples-resistance.html
2 در 16 ژوئیه ، وزیر اطلاعات ایران علی یونسی در مصاحبه با خبرگزاری مجاز رسمی دانشخویان ایران (ایسنا) این قتل را تأیید ولی تكذیب كرد كه شهاب منصوری یك مأمور اطلاعاتی بوده است.
3 آقای احمدینژاد قرار بود كه در این کاروان باشد، ولی بعد برنامه حركتش را تغییر داد
4 در نوامبر 2006، محمد عسكری پس از این كه به دست داشتن در حملهای به این كاروان مجرم شناخته شده بود در ایرانشهر به دار آویخته شد (نگاه كنید به 1ـ 3 در زیر).
5 Iran: Group Releases Turks, Still Holding Soldiers Hostage
http://www.rferl.org/featuresarticle/2006/01/b66f6681-b4db-47fc-9284-44a92bcbb8e2.html
6 یگان ویژه پاسداران (اطلاعات)، مردمسالاری، 8 مه 2007، به نقل از ایلنا.
7 سایت مردمسالاری، 8 مه 2006
8 روزنامه كیهان، 20 اوت 2006
9 Iran Daily, 18 April 2007 http://www.iran-daily.com/1386/2821/html/index.htm
10 گزارشهای ایسنا و خبرگزاری فارس 14 مه 2006
11 Secretary-General Condemns Terrorist Attack In Zahedan, Iran 14 February 2007, http://www.un.org/News/Press/docs/2007/sgsm10881.doc.htm
12 See, for example, Iran: Four Iranian Arabs executed after unfair trials (AI Index: MDE 13/005/2007) and Iran: Amnesty International condemns executions after unfair trials (AI Index: MDE 13/016/2007).
13 AFP, 14 February 2007
14 AFP, 26 March 2007.
Thursday, June 26, 2008
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment